كياوشكياوش، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

كياوش، عشق مامان و بابا

كياوشم مريض شد

1392/8/27 20:13
نویسنده : مامان فاطمه
170 بازدید
اشتراک گذاری

ديروز ساعت 6 صبح با شنيدن صداي آه و ناله كياوش بيدار شدم. بميرم الهي برا بچم كه داشت تو تب ميسوخت.گریه

دماي بدنش 38.3 بود. من هم كه اصـــــــــلا تحمل مريضي پسرم رو ندارم و داشتم ديوونه ميشدم. طبق معمول دست و پام رو گم كردم و گريــــــــــــــــــــــــــــه. بهش استامينوفن دادم و مدام دماي بدنش رو چك ميكردم. يه كم تبش پايين اومد و اما . . . دوباره دماي بدنش شد 39 . سريع به همسري زنگ زدم و اومد خونه و كياوش رو برديم بيمارستان. متخصص ساعت 10 مي اومد و تا دكتر بياد من ...

بعد از معاينه معلوم شد كه گلو و گوش چپش عفونت كرده. از دكتر پرسيدم علتش چيه؟ ميگفت نذار ببوسنش!

وا، چه حرفي زده دكتر؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!! مگه من ميتونم. اين شده برام يه معضل. نميدونم ديگه چطور بايد بگم كه فايده اي داشته باشه؟! هر چي به كنايه، اشاره، مستقيم، با اخم و ... ميگم اصلا به خرج ملت نميره كه نميره. کلافه

تا عصر هم تب و بي قراري ادامه داشت. خدا را شكر ديگه شب دماي بدنش پايين اومد و يه كم سر اخلاق اومد. خيلي ناراحتم از اينكه كياوش جونم تو اين 3 ماه دو بار مريض شده. از اين جريان احساس خيلـــــي بدي دارم.استرس

پسر نازنينم خيلي خيلي دوست دارم. الهي مامان فدات بشه.

الهي هيچ وقت مريض و بدحال نبينمت.

نفس مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان لي لي
28 آبان 92 19:40
الاهي بميرم براش الان بهتره؟؟؟؟ الاهي فداش شم اره بوسيدن خيلي بده اما من با جديت تذكر ميدم و.... دور از جون عزيزم آره خدار اشكر تبش قطع شده و دارم بهش دارو ميدم برا عفونت.
مامان لي لي
28 آبان 92 19:41
نردبان دلم شکستہ است میشود براے من کمے دعا کنے یا اگر خدا اجازہ میدھد کمے بہ جاے من خدا خدا کنے راستش دلم مثل یک نماز بین راہ خستہ و شکستہ است میشود براے بیقرارے دلم سفارشے دعا کنے
مامان لي لي
29 آبان 92 3:02
به پاس خوبیهایت هربار كه از ذهنم میگذری لبخند پرمهر خدا را برايت آرزو ميكنم......
مامان لي لي
30 آبان 92 13:54
سلام فاطمه جونم مرسي از لطف و محبتت، كياوش جونم بهتره انشالله؟؟؟ ببوسش، دوستتون دارم😘😘😘
مامان فاطمه
پاسخ
خدا راشكر بهتره. مرسي عزيز